آه اگر می دانست
که چه شبها با رویای او آرمیده ام
و چه شبها تا صبح در اشک و لبخند همسفر من بوده است
اگر می دانست که نا مش را چندین هزار بار بر دفاترم، بر روی در و دیوار و زمین و آسمان
بر روی برگ برگ درختان و بر روی آبها
و بر روی قلبم با هر چه عشق و عشق حک کرده ام
اگر می دانست که نامش و یادش با تپش ثانیه ها در من تکرار می شود
اگر می دانست که سلطان مطلق قلب و روح من است
اگر می دانست که بدون او یعنی هیچ
اگر می دانست که در میان قلب و روح و جانم چه جایگاهی دارد
اگر می دانست که چشمانم چه بسیار به یاد او باریده است
اگر می دانست که که یادش در قلبم آرامشی ست طوفانی و چگونه تمام وجودم را تسخیر کرده است
اگر می دانست که برگ برگ گلهای سرخ نام زیبای او را برایم می سرایند
اگر می دانست که لحظه لحظه خاطرات زیبایش تکرار وجودم است
اگر می دانست که تمام وجودم را، قلب و روح و عشقم را ذره ذره به یاد او باریده ام
اگر می دانست که با دل من چه کرده است
ای کاش می دانست
ای کاش می توانستم به او بگویم.
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
نوشته های پیشین
پاییز 1387
تابستان 1387 بهار 1387 زمستان 1386 بهار 1386 زمستان 1385 زمستان 1387 بهار 1388 تابستان 1388 پاییز 1388 زمستان 1388 بهار 1389 بهار 89 پاییز 89 بهار 90 زمستان 90 لوگوی دوستان
لینک دوستان
عاشق آسمونی .: شهر عشق :. مذهب عشق پندار نیک دنیای واقعی ::::: نـو ر و ز ::::: حــضــرتــ تــنــهــایــ بــهــ هــمــ ریــخــتــهــ.... آمار وبلاگ
بازدید امروز :54
بازدید دیروز :60 مجموع بازدیدها : 261600 خبر نامه
موسیقی وبلاگ
جستجو در وبلاگ
|